اجزاتشکیل دهنده ی عالم
مقدمه وتعاریف:
از زمانی که بشر از خود و از جهانی که در آن سکنی دارد آگاه شده است آسمان را با ترس و شگفتی منبع جذبه ای پایدار وافسون کننده دانسته است. ترس وشگفتی مطالعه وعلم را سبب می شود.بشر که بی وقفه در تلاش فائق آمدن بر جهل وحل اسرار بود سرانجام علم نجوم را پدید آورد.
نجوم علم مواضع ،حرکات،ساختمان ها ، سر گذشت ها و سرنوشتهای اجرام آسمانی است.نجوم در سیر تحول خود به عنوان یک علم ،بسیاری از قوانین بنیادی حاکم بر این اجرام را کشف کرده است . اما در اینجا نیز چون علوم دیگر، تلاش های بسیاری به جا مانده است که باید انجام شود.
اجزای تشکیل دهنده:
زمینی که بر آن زندگی می کنیم یک سیاره است -یکی از چند سیاره ای که به دور خورشید می گردند.- چشم برهنه می تواند خورشید،چند سیاره ، یک قمر(ماه)،چند هزار ستاره ،تیرهای شهاب(شخانه)وگهگاه ستاره ای دنباله دار را رؤیت کند.این اجرام آسمانی ، اجزایی هستند که عالم را تشکیل می دهند.
تا جایی که دانش ما اجازه می دهد ،عالم از ستاره ه(بیلیون ها بیلیون)،سحابی ها،سیارات،سیارک ها ، اقمار، ستاره های دنباله دار و............ تشکیل شده است.
ستارگان:
ستاره ها گوی های بزرگی از گاز بسیار گرم اند که به واسطه ی نورشان می درخشند . دمای آنها در سطح ، هزاران درجه و در داخل ،بسیار بیشتر است.دراین دماها ماده نمی تواند به صورت جامد یا مایع وجود داشته باشد.
گاز هایی که ستاره ها را می سازند ، بسیار غلیظ تر از گاز هایی است که معمولاً بر سطح زمین وجود دارد.چگالی فوق العاده زیاد این گاز ها معلول فشارهای عظیمِ داخل ستاره ها است.
ستاره ها در فضا حرکت می کنند ، اما حرکت آن ها به آسانی مشهود نیست.در طول یک سال رد هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آن ها نمی توان یافت.حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظه ای در آن ها مشهود نمی افتد .نقش و الگوی آن ها در حال حاضر کم و بیش دقیقاً همان است که هزارسال پیش بود.این ثبات ، پیامد فاصله ی عظیمی است که میان ما و آن ها وجود دارد. با این فواصل ،چندین هزار سال طول می کشد که تغییر قابل ملاحظه ای در نقش ستاره ها پدید آید.این ثبات ظاهریِ مکانِ ستاره ها موجب شده است که نام متداول ثوابت به آن ها اطلاق شود.
سحابی ها:
سحابی ها ،ابر وسیعی متشکل از غبار و گاز است. گاز هایی که آن راتشکیل می دهند بسیار رقیق و در دمایی کم اند.سحابی ها به علت نور خود نمی تابند بلکه بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رؤیت اند. در صورتی که به این ترتیب مرئی شده باشند، به ستاره ای محو و ابری می مانند .ولی به اندازه و ساختمان واقعی آن ها فقط به کمک تلسکوپ می توان پی برد. سحابی های دیگر، تاریک اند و مانع نور ستارگانی می شوند که پشت آن ها قرار دارند.
سیارات:
سیارات اجرام تقریباً کروی جامد و بزرگی هستند که به دور خورشید می گردند.البته سیاره ای که بهتر از همه می شناسیم زمین خودمان است.همه ی سیارات نسبتاٌ سرداند و باز تاب نور خورشید آن ها را مرئی می کند. بعضی از آن ها را می توان به کمک تلسکوپ می توان مشاهده کرد. در نظر اول ،سیارات هم مانند انبوه ستاره هایی اند که در آسمان می درخشند ،ولی یک ناظر می تواند به کمک یکی از مشخصات زیرین ، سیارات را تشخیص دهد.
1-سیارات با نوری پایدار می درخشند، در حالی که در مورد ستاره ها چنین نیست . نوری که از ستاره ها به چشمان ما می رسد ،به نظر می آید که هم از نظر رنگ و هم از نظر روشنی ،به سرعت تغییر می کند . این تغییرات رنگ و روشنی همان چشمک زدن ستاره ها است.
2-سیارات آسمان را سیر میکنند. سیاره ای که زمانی نزدیک ستاره ای بوده ممکن است بعداً در نزدیکی ستاره ای دیگر مشاهده شود. از طرف دیگر ستاره ها نسبت به یکدیگر ظاهراً مواضع ثابتی را اشغال می کنند. داژه ی سیاره خود به معنی سیر کننده می باشد.
3- سیارات در تلسکوپ ، به صورت قرص های کوچک نورانی اند. هرچه بزرگ نمایی تلسکوپ بیشتر باشد ، قرص بزرگ تر است. ستاره ها حتی با بزرگ ترین تلسکوپ های موجود هم فقط به صورت نقاط نورانی به نظر می رسند. حتی با تلسکوپ 5 متری هم به صورت نقاطی که قطرقابل سنجشی ندارند به چشم می آیند.
4-سیارات را فقط می توان در نوار باریکی در آسمان دید. حرکات آن ها به مرزهای این نوار محدود است. البته ستاره ها را می توان در هر قسمتی از آسمان یافت.
سیارک ها:
سیارک ها اجرام جامد کوچکی با شکل های نا منظم اند که مانند سیارات بزرگ به دور خورشید می گردند و تفاوت عمده آن ها با سیارات در اندازه ی آن ها ست. آن ها را به نام ستارگان صغار یا سیارات خرد نیز می شناسند . سرس بزرگ ترین سیارک ، قطری برابر با 800 کیلو متر دارد ، اما قطر بسیاری از آن ها فقط حدود سه کیلو متر است . نخستین سیارک در اول ژانویه 1801 کشف شد. از آن پس تعداد زیادی از آن ها کشف شده اند . تخمین زده می شود که با یک تلسکوپ بزرگ می توان از بیش از 100000سیارک عکسبرداری کرد.
سیارک ها نیزبا انعکاس نور آفتاب می درخشند ،ولی چون سطحشان کوچک است ،مقدار نور منعکس شده بسیار اندک است. سیارک ها را بدون تلسکوپ نمی توان دید.
اقمار:
هفت سیاره از نه سیاره ی بزرگ هر کدام یک یا چند ماه دارند که به دور آن ها می گردند . این ها اقمار نامیده می شوند زمین یک ماه (قمر)دارد ، در حالی که مثلاً سیاره ی مشتری بیش از شصت ماه دارد .
تا سال 2004 میلادی بیش از هشتاد قمر برای سیارات منظومه ی شمسی کشف شده بود.
ستاره های دنباله دار (ذوذنب):
ستاره های دنباله دار با دنباله دار ها اجرامی آسمانی با شکل منحصر به فرد و اندازه ی بزرگ اند که گهگاه ظاهر می شوند. یک ستاره ی دنباله دار نمونه تشکیل شده است از یک کره ی نورانی یا راس که به استوانه ای رقیق و دراز به نام دنباله (ذنب)متصل است . راس ممکن است به بزرگی خورشید به نظر آید دنباله قوسی را در آسمان رسم می کند.
دنباله دار که به چشم برهنه چون ماه بی حرکت به نظر می رسد ،در واقع با سرعت صد ها کیلو متر در ثانیه حرکت می کند .سرعت دقیق آن را می توان از روی تغییر مکان آن نسبت به ستارگان ثابت تعیین کرد.
بیش از هزار دنباله دار شناخته شده است و هر ساله نیز چندین دنباله دار جدید کشف می شود.
اکثریت عظیم آن ها به قدری کم نور اند که به چشم برهنه مرئی نیستند . ستاره های دنباله دار نسبتاً بزرگ ، نادر اند.اینها به طور متوسط یکی دو بار در طول یک عمر پدیدار می شوند.
از بیش از هزار دنباله دار شناخته شده در حدود 260 تا در «مدار های بسته » یعنی در مسیر هایی کم و بیش کشیده و سیگار مانند ، حرکت می کنند. این واقعیت که مداری بسته است ،یعنی اول وآخری ندارد ،دارای اهمیت زیادی است . دنباله دارهایی که چنین مدار هایی را می پیمایند پیوسته مسیر واحدی را دور می زنند . بسیاری از آن ها چندین بار به نزدیکی زمین بازگشته اندو مشاهده شده اند.
مدارهای صدها ستاره ی دنباله دار دیگر یا سهمی است یا هذلولی ،به احتمال زیاد ،این ها فقط یک بار در نزدیکی زمین ظاهر می شوند ، از فضای خارج می آیند ،دور می زنند و سپس می روند و دیگر هم دیده نخواهند شد .
شهابوارها:
شهابوارها معمولاً اجسام جامد ریزی (به اندازه ی ته سنجاق) اند که در فضا حرکت می کنند . گهگاه گروهی از شهابوارها جذب زمین شده به دام جو زمین می افتند . گرمایی که در این برخورد ایجاد می شود جسم را می سوزاند ، غبار حاصل از این سوختن به زمین سقوط می کند. هر ساله صد ها تن غبار شخانه ای بر سطح زمین می نشیند . در موارد نادر شهابوارها شهابوارهای بزرگ تر ، قبل از آن که کاملاً بسوزند ، به سطح زمین می رسند. پدیده ی نوری ای که از ورود شهابوار ها به جو زمین نتیجه می شود شخانه یا «تیر شهاب» نامیده می شود که درخشش آن ممکن است چند ثانیه دوام آورد.
پایان
ادامه در روزهای آینده...........
اجزاتشکیل دهنده ی عالم
مقدمه وتعاریف:
از زمانی که بشر از خود و از جهانی که در آن سکنی دارد آگاه شده است آسمان را با ترس و شگفتی منبع جذبه ای پایدار وافسون کننده دانسته است. ترس وشگفتی مطالعه وعلم را سبب می شود.بشر که بی وقفه در تلاش فائق آمدن بر جهل وحل اسرار بود سرانجام علم نجوم را پدید آورد.
نجوم علم مواضع ،حرکات،ساختمان ها ، سر گذشت ها و سرنوشتهای اجرام آسمانی است.نجوم در سیر تحول خود به عنوان یک علم ،بسیاری از قوانین بنیادی حاکم بر این اجرام را کشف کرده است . اما در اینجا نیز چون علوم دیگر، تلاش های بسیاری به جا مانده است که باید انجام شود.
اجزای تشکیل دهنده:
زمینی که بر آن زندگی می کنیم یک سیاره است -یکی از چند سیاره ای که به دور خورشید می گردند.- چشم برهنه می تواند خورشید،چند سیاره ، یک قمر(ماه)،چند هزار ستاره ،تیرهای شهاب(شخانه)وگهگاه ستاره ای دنباله دار را رؤیت کند.این اجرام آسمانی ، اجزایی هستند که عالم را تشکیل می دهند.
تا جایی که دانش ما اجازه می دهد ،عالم از ستاره ه(بیلیون ها بیلیون)،سحابی ها،سیارات،سیارک ها ، اقمار، ستاره های دنباله دار و............ تشکیل شده است.
ستارگان:
ستاره ها گوی های بزرگی از گاز بسیار گرم اند که به واسطه ی نورشان می درخشند . دمای آنها در سطح ، هزاران درجه و در داخل ،بسیار بیشتر است.دراین دماها ماده نمی تواند به صورت جامد یا مایع وجود داشته باشد.
گاز هایی که ستاره ها را می سازند ، بسیار غلیظ تر از گاز هایی است که معمولاً بر سطح زمین وجود دارد.چگالی فوق العاده زیاد این گاز ها معلول فشارهای عظیمِ داخل ستاره ها است.
ستاره ها در فضا حرکت می کنند ، اما حرکت آن ها به آسانی مشهود نیست.در طول یک سال رد هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آن ها نمی توان یافت.حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظه ای در آن ها مشهود نمی افتد .نقش و الگوی آن ها در حال حاضر کم و بیش دقیقاً همان است که هزارسال پیش بود.این ثبات ، پیامد فاصله ی عظیمی است که میان ما و آن ها وجود دارد. با این فواصل ،چندین هزار سال طول می کشد که تغییر قابل ملاحظه ای در نقش ستاره ها پدید آید.این ثبات ظاهریِ مکانِ ستاره ها موجب شده است که نام متداول ثوابت به آن ها اطلاق شود.
سحابی ها:
سحابی ها ،ابر وسیعی متشکل از غبار و گاز است. گاز هایی که آن راتشکیل می دهند بسیار رقیق و در دمایی کم اند.سحابی ها به علت نور خود نمی تابند بلکه بر اثر نور ستارگان مجاور قابل رؤیت اند. در صورتی که به این ترتیب مرئی شده باشند، به ستاره ای محو و ابری می مانند .ولی به اندازه و ساختمان واقعی آن ها فقط به کمک تلسکوپ می توان پی برد. سحابی های دیگر، تاریک اند و مانع نور ستارگانی می شوند که پشت آن ها قرار دارند.
سیارات:
سیارات اجرام تقریباً کروی جامد و بزرگی هستند که به دور خورشید می گردند.البته سیاره ای که بهتر از همه می شناسیم زمین خودمان است.همه ی سیارات نسبتاٌ سرداند و باز تاب نور خورشید آن ها را مرئی می کند. بعضی از آن ها را می توان به کمک تلسکوپ می توان مشاهده کرد. در نظر اول ،سیارات هم مانند انبوه ستاره هایی اند که در آسمان می درخشند ،ولی یک ناظر می تواند به کمک یکی از مشخصات زیرین ، سیارات را تشخیص دهد.
1-سیارات با نوری پایدار می درخشند، در حالی که در مورد ستاره ها چنین نیست . نوری که از ستاره ها به چشمان ما می رسد ،به نظر می آید که هم از نظر رنگ و هم از نظر روشنی ،به سرعت تغییر می کند . این تغییرات رنگ و روشنی همان چشمک زدن ستاره ها است.
2-سیارات آسمان را سیر میکنند. سیاره ای که زمانی نزدیک ستاره ای بوده ممکن است بعداً در نزدیکی ستاره ای دیگر مشاهده شود. از طرف دیگر ستاره ها نسبت به یکدیگر ظاهراً مواضع ثابتی را اشغال می کنند. داژه ی سیاره خود به معنی سیر کننده می باشد.
3- سیارات در تلسکوپ ، به صورت قرص های کوچک نورانی اند. هرچه بزرگ نمایی تلسکوپ بیشتر باشد ، قرص بزرگ تر است. ستاره ها حتی با بزرگ ترین تلسکوپ های موجود هم فقط به صورت نقاط نورانی به نظر می رسند. حتی با تلسکوپ 5 متری هم به صورت نقاطی که قطرقابل سنجشی ندارند به چشم می آیند.
4-سیارات را فقط می توان در نوار باریکی در آسمان دید. حرکات آن ها به مرزهای این نوار محدود است. البته ستاره ها را می توان در هر قسمتی از آسمان یافت.
سیارک ها:
سیارک ها اجرام جامد کوچکی با شکل های نا منظم اند که مانند سیارات بزرگ به دور خورشید می گردند و تفاوت عمده آن ها با سیارات در اندازه ی آن ها ست. آن ها را به نام ستارگان صغار یا سیارات خرد نیز می شناسند . سرس بزرگ ترین سیارک ، قطری برابر با 800 کیلو متر دارد ، اما قطر بسیاری از آن ها فقط حدود سه کیلو متر است . نخستین سیارک در اول ژانویه 1801 کشف شد. از آن پس تعداد زیادی از آن ها کشف شده اند . تخمین زده می شود که با یک تلسکوپ بزرگ می توان از بیش از 100000سیارک عکسبرداری کرد.
سیارک ها نیزبا انعکاس نور آفتاب می درخشند ،ولی چون سطحشان کوچک است ،مقدار نور منعکس شده بسیار اندک است. سیارک ها را بدون تلسکوپ نمی توان دید.
اقمار:
هفت سیاره از نه سیاره ی بزرگ هر کدام یک یا چند ماه دارند که به دور آن ها می گردند . این ها اقمار نامیده می شوند زمین یک ماه (قمر)دارد ، در حالی که مثلاً سیاره ی مشتری بیش از شصت ماه دارد .
تا سال 2004 میلادی بیش از هشتاد قمر برای سیارات منظومه ی شمسی کشف شده بود.
ستاره های دنباله دار (ذوذنب):
ستاره های دنباله دار با دنباله دار ها اجرامی آسمانی با شکل منحصر به فرد و اندازه ی بزرگ اند که گهگاه ظاهر می شوند. یک ستاره ی دنباله دار نمونه تشکیل شده است از یک کره ی نورانی یا راس که به استوانه ای رقیق و دراز به نام دنباله (ذنب)متصل است . راس ممکن است به بزرگی خورشید به نظر آید دنباله قوسی را در آسمان رسم می کند.
دنباله دار که به چشم برهنه چون ماه بی حرکت به نظر می رسد ،در واقع با سرعت صد ها کیلو متر در ثانیه حرکت می کند .سرعت دقیق آن را می توان از روی تغییر مکان آن نسبت به ستارگان ثابت تعیین کرد.
بیش از هزار دنباله دار شناخته شده است و هر ساله نیز چندین دنباله دار جدید کشف می شود.
اکثریت عظیم آن ها به قدری کم نور اند که به چشم برهنه مرئی نیستند . ستاره های دنباله دار نسبتاً بزرگ ، نادر اند.اینها به طور متوسط یکی دو بار در طول یک عمر پدیدار می شوند.
از بیش از هزار دنباله دار شناخته شده در حدود 260 تا در «مدار های بسته » یعنی در مسیر هایی کم و بیش کشیده و سیگار مانند ، حرکت می کنند. این واقعیت که مداری بسته است ،یعنی اول وآخری ندارد ،دارای اهمیت زیادی است . دنباله دارهایی که چنین مدار هایی را می پیمایند پیوسته مسیر واحدی را دور می زنند . بسیاری از آن ها چندین بار به نزدیکی زمین بازگشته اندو مشاهده شده اند.
مدارهای صدها ستاره ی دنباله دار دیگر یا سهمی است یا هذلولی ،به احتمال زیاد ،این ها فقط یک بار در نزدیکی زمین ظاهر می شوند ، از فضای خارج می آیند ،دور می زنند و سپس می روند و دیگر هم دیده نخواهند شد .
شهابوارها:
شهابوارها معمولاً اجسام جامد ریزی (به اندازه ی ته سنجاق) اند که در فضا حرکت می کنند . گهگاه گروهی از شهابوارها جذب زمین شده به دام جو زمین می افتند . گرمایی که در این برخورد ایجاد می شود جسم را می سوزاند ، غبار حاصل از این سوختن به زمین سقوط می کند. هر ساله صد ها تن غبار شخانه ای بر سطح زمین می نشیند . در موارد نادر شهابوارها شهابوارهای بزرگ تر ، قبل از آن که کاملاً بسوزند ، به سطح زمین می رسند. پدیده ی نوری ای که از ورود شهابوار ها به جو زمین نتیجه می شود شخانه یا «تیر شهاب» نامیده می شود که درخشش آن ممکن است چند ثانیه دوام آورد.
پایان
ادامه در روزهای آینده...........
تاریخچه ی نجوم
"دانستن صورت عالم وچگونگی نهاد آسمان وزمین و... آنچه به میان این هر دو است از روی شنیدن و به تقلید گرفتن همچون چیزهای سخت سودمند است اندر پیشه ی نجوم.از یراک گوش به نام ها و لفظ ها که منجمان به کار دارند خو کند وبه صورت بستن معانی آن آسان گردد تا چون به علت ها و حجت ها آن باز آید وآن را به حقیقت خواهد تا بداند از اندیشه و فکرت آسوده بود و رنج آن از هر دو سو بر او گرد نیاید."(ابوریحان بیرونی)
تاریخ نجوم را می توان به سه دوره ی :زمین مرکزی . کهکشانی و کیهانی تقسیم کرد.دوره ی اول در تاریخ باستان است و پایان ان در قرن شانزدهم.دوره ی دوم از قرن هفدهم تا نوزدهم طول کشید و دوره ی کیهانی در قرن بیستم آغاز و تا کنون ادامه دارد.
1-دوره ی زمین مرکزی:
منجمان معتقد بودند که زمین باید در مرکز جهان باشد و فرض می کردند که خورشیدوماه و ستارگان به دور زمین ساکن میگردند.اما این تفکر که چندان علمی نبود به طور عمده معطوف بود به مسائل علمی و به رابطه ی واقعی یا فرضی رویداد های آسمانی به حوادث زمینی وبه جست وجوی آسمان به خاطر یافتن نشانه هایی از وقایع سعد و نحس.
با وجود این کشف های بر جسته ای در این دوران صورت پذیرفت.
گاهشماری با دقت زیاد رشد کرد.دایره البروج-مسیر ظاهری خورشید از میان ستارگان-به دقت تمام تعریف شد.دوره ی کسوف و خسوف تعیین گردید و حتی در قرن دوم پیش از میلاد به حرکت محور زمین پی برده شد.
پایان دوره ی زمین مرکزی در قرن شانزدهم با شخصیت بزرگ نیکولائوس کوپرنیکوس(1543-1473)پیوندی نزدیک دارد.
2-دوره ی کهکشانی:
می توان گفت که نجوم جدید با این دوره آغاز می شود. کوپرنیکوس نشان داد که زمین نه تنها مرکز جهان نیست بلکه فقط یکی از سیاراتی است که به دور خورشید مرکزی می گردد. معلوم شد که زمین به هیچ وجه منحصر به فرد نیست.سیاره ای کاملا معمولی باحرکاتی معمولی.
در حقیقت آَشکار شد که خورشید مرکزی خود ستاره ای از ستاره های بی شمار آسمان است یکی از بیلیونها ستاره ی همانند دور و بر ما است که برخی بزرگ تر و بعضی کوچکتر از خورشید برخی سنگین تر و بعضی سبک تر از آن اند.
دراین دوره روش مطالعه ی نجوم پیوسته علمی تر شد و انگیزه ی اصلی آن میل به شناخت و فهم قوانین بنیادی حاکم بر حرکت اجرام آسمانی و توضیح چیزهایی بود که بشر به چشم می دید.
پیشرفتی که قرن شانزدهم تا پایان قرن نوزدهم صورت گرفت نتیجه ی تلفیق کارآمدی بود از رصدهای پردامنه و وسایل پیشرفته و کار نبوغ آمیز علمی.
رصد ها .اطلاعات وسیعی که اهمیت بنیادی داشت با کار سخت رصد کنندگان دقیق که نام بزرگ تیخوبرائه(1601-1546)در صدر آنان است جمع آوری شد.
وسایل.البته ورود تلسکوپ به ساحت نجوم توسط گالیلئو گالیله(1642-1564)در 1610 نشانه ی مرحله ی مهمی در تکامل علم نجوم به شمار می رود همان طور که اختراع بعدی طیف نما نیز چنین بود.این دو وسیله مکمل یکدیگر بودند:تلسکوپ رویت ستارگان را با وضوحی بیشتر ممکن میسازد و طیف نما نور ستارگان را تجزیه می کند و اطلاعاتی درباره ی ستارگان در اختیار ما می گذارد.
نبوغ.نجوم نیز مانند هر علم دیگر برای پیشرفت خود نیازمند تلاش مغزهای بزرگی است که بتوانند بینش.تخیل.شهود و نیز دانش زیاد را بر اطلاعات رصدی تطبیق دهند.یوهانس کپلر (1630-1571)و سر ایزاک نیوتون(1727-1642).کپلر با کشف قوانین حرکت سیارات و نیوتون با کشف قانون گرانش عمومی در زمره ی این اندیشمندان بودند.
3-دوره ی کیهانی:
در این دوره آشکار شد که کهکشان ستاره هایی که خورشید ما به آن تعلق دارد فقط یکی از کهکشان های بسیاری است که برخی بزرگتر از کهکشان ما و بعضی کوچک تر اند. بخش زیادی از تحقیقات نجومی یک قرن اخیر به این کوشش اختصاص داشته است که تصویری کامل از جهان به دست آوریم.تلسکوپ های نوری بزرگ تر و نیز تلسکوپ ها ی رادیویی عظیم برای کمک به این تحقیقات ساخته شده اند.
نابغه ی نظری بزرگی که در ذهن عامه ی مردم بیش از همه با این دوره ارتباط داده می شود دکتر آلبرت آینشتاین(1955-1879)است.(هر چند که او در درجه ی اول یک فیزیکدان و ریاضی دان بود.).کیهان شناسی و اختر فیزیک سخت به نظریه ی نسبیت او متکی اند.
در این دوره ی نجومی است که ما زندگی می کنیم و تا پایان آن راه درازی در پیش است.
پایان
ادامه در روز های آینده.